جام جم
«آقاي كروبي! فقط كمي بصيرت» عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم عباس محمدنژاد است كه در آن ميخوانيد:
رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديداري كه پنجم همين ماه با اعضاي دفتر خود و سپاهولي امر داشتند، نكات مهمي درباره شيوههاي جنگ رواني دشمن و نقشي كه نخبگان و خواص در اين چارچوب به عهده دارند، بيان كردند كه با توجه به مسائل اين روزهاي كشور، جاي تامل بيشتري دارد.
رهبر انقلاب ميفرمايند: «تخريب ذهن، آسانتر از تعمير ذهن است. وقتي به شما چيزي بگويند، سوءظني يكجا پيدا كنيد، وارد شدن سوءظن به ذهن آسان است، پاك كردنش از ذهن سخت است.»
ايشان در بخش ديگري از سخنانشان ميگويند: «آدم گاهي ميبيند كه متاسفانه بعضي از نخبگان، خودشان همه دچار بيبصيرتياند، نميفهمند، اصلا ملتفت نيستند، يك حرفي يكهو به نفع دشمن ميپرانند، به نفع جبههاي كه همتش نابودي بناي جمهوري اسلامي است. به نحوي نخبه هم هستند، خواص هم هستند، آدمهاي بدي هم نيستند، نيت بدي هم ندارند؛ اما اين است ديگر، بيبصيرتي است ديگر.»
آفتاب يزد
«از نيمه شعبان تا نيمه آگوست!» عنوان سرمقاله روزنامه آفتاب يزد است كه در آن ميخوانيد:
ماجراهاي پس از 22 خرداد 88 با همه تلخيها و غصهسازيهاي خود، دستاوردهاي بزرگي هم داشت. شايد روزي كـه ميرحسين اعلام كرد برخي اشكالات كه در كشور وجود داشت، جز در اين انتخابات آشكار نميشد كمتر كسي به عمق اين سخن پي برد. اما هر روز كه ميگذرد حكيمانه بودن اين سخن، بيش از پيش آشكار ميشود. در طول روزهاي گذشته نكاتي از مكشوفات پس از انتخابات بيان شده كه هر يك از آنها به نوبه خود حائز اهميت است اما آنچه در اين يادداشت به آن پرداخته مي شود اهميت ويژهاي دارد زيرا هم مرتبط با جان، مال و آرامش تعداد قابل توجهي از ايرانيان است و هم داراي بار حيثيتي است و به غرور ملي ايرانيان ارتباط پيدا ميكند.
از نخستين روزهاي پس از انتخابات، موج دستگيري فعالان سياسي آغاز شـد. در ميان دستگيرشدگان، نام مبارزان دوران ستمشاهي، رزمندگان دوره دفاع مقدس، وزيران نظام جمهوري اسلامي، قانونگذاران مجلس شوراي اسلامي و نويسندگاني كه در روزنامههاي مجاز كشور قلم ميزدند به چشم ميخورد
كيهان
«پشت صحنه انفجارهاي بغداد» يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم سعدالله زارعي است كه در آن ميخوانيد:
رخدادهاي خونين هفته اخير در عراق كه منجر به 80 كشته و بيش از 500 زخمي گرديد، موجي از سؤالات را پيرامون چرايي، چشم انداز و عاملان آن برانگيخته است ابتدا تازه ترين رخدادهاي پيرامون آن را مرور مي كنيم؛ روز دوشنبه در ساعت 5/4بامداد دو دستگاه كاميون در يك روستاي شيعه نشين نينوا (خزنه) در كنار كاروان زائران كربلاي معلي منفجر شدند و 25شهيد و 80زخمي را بر جاي گذاشتند، در همين روز در ساعت 6 و20دقيقه بامداد دو خودرو بمب گذاري شده در جنوب غربي بغداد منفجر شدند كه دهها شهيد و 80 مجروح برجاي گذاشتند. سه انفجار در محله عميل در غرب بغداد كه دو مورد آن در محل تجمع كارگران روزمزد ساختماني به وقوع پيوست، 7 كشته و 46 زخمي برجاي گذاشت.
بمب گذاري در بازاري در «سيديه»- محله سني نشين جنوب شرقي بغداد- به شهادت 3 و زخمي شدن 14نفر انجاميد. يك برآورد كلي- از وزارت دفاع عراق- بيانگر آن است كه در ماه ژوئن- خرداد- 372 نفر، در ماه ژولاي-تير- 275 نفر كشته شده اند و در 10روز گذشته تلفات مردم عراق از مرز 150نفر گذشته است. اين به آن معناست كه درگيري ها طي سه ماه اخير روند بي ثباتي را طي كرده و در عين حال در ماه جاري ميلادي به شدت فزوني گرفته است.
اعتماد ملي
«نتيجه برد- برد است» عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد ملي به قلم محمدجواد حقشناس است كه در آن ميخوانيد:
در نظامهاي مردم سالار، افكار عمومي و آراي ملت از اهميت ويژهاي برخوردار است، در چنين نظامهايي انكار و عبور از سوالهايي كه در ذهن مردم وجود دارد هرگز به عنوان راهكار به كار برده نميشود. بلكه هر دولتمردي كه در چنين نظامي روي كارآمده باشد،اصليترين وظيفه خود را پاسخگويي و شفاف سازي ميداند. در اين نظام،گروههاي مرجع جامعه با حساسيت، ابهامهايي را كه در ذهن جامعه وجود دارد پيگيري ميكنند و واكنشهاي مردم را بيپاسخ نميگذارند،زيرا ميزان قدرت آنها رابطه مستقيم با ميزان خاستگاه و اعتبار اجتماعي شان دارد. البته شايد از منظري و در واقع آسانترين راه، پاك كردن صورت مساله يك مشكل باشد اما مطمئنا دولتمرد عاقبت انديش و نظامي كه خواستار پايداري است هرگز متوسل به چنين روشي نميشوند،زيرا كه اين شيوه صاحبان عقل و دولتمردان واقعي نيست. غرض از مطرح كردن اين بحث نيز پرداختن به واكنشهاي متفاوتي است كه از دو منظر و خاستگاه متفاوت نسبت به نامهاي كه مهدي كروبي خطاب به هاشمي رفسنجاني نوشته، اتخاذ شد.
رسالت
«ادب گفتگو» عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمد كاظم انبالويي است كه در آن ميخوانيد:
انتخابات در هر کشوري آوردگاه ادب و آداب گفتگوي احزاب و رجال سياسي است. معمولا هيجانات چند ماه قبل از انتخابات شروع مي شود، در روز انتخابات به اوج مي رسد و پس از اعلام نتايج انتخابات به تدريج فروکش مي کند، به طوري که در هفته هاي اول پس از اعلام نتايج، انتخابات ديگر اثري از آن هيجانات نيست . طرفين رقابت فصلي از رفاقت را تا انتخابات بعدي تدارک مي بينند.
زلزله انتخابات دوره دهم رياست جمهوري پس لرزه هايي داشت که هنوز متوقف نشده است . طرفي که با عدم توفيق روبرو شد به دليل اينکه در 6 انتخابات اخير با عدم استقبال مردم خود را روبرو مي ديد رفتاري از خود بروز داد که گويا براي بقا مي جنگد.
همه چيز تا شب انتخابات خوب، معقول و دموکراتيک پيش مي رفت اما از عصر روز انتخابات بويژه پس از اعلام اولين نتاي? شمارش آراء رفتار رقيب به کلي دگرگون شد. ادب گفتگوي «مدني» جاي خود را به رفتار «بدوي» داد . احترام به قانون جاي خود را به جنگ و گريز در خيابان داد، حريم و حرمت مستقل فکر کردن و رفتار کردن جاي خود را به التماس از اجانب براي حمايت از يک ضلع رقابت داد.
جمهوري اسلامي
تحليل سياسي هفته عنوان سرمقالهي روزنامهي جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد:
هفته جاري و در اوج گرماي تابستان افكار عمومي در كش و قوس چند مساله تب دار سياسي بود كه آنان را به شدت به خود مشغول كرده بود. برگزاري دادگاه متهمين حوادث اخير و بازداشت شدگان پس از انتخابات هر چند در سطح گسترده در رسانه ها بويژه رسانه ملي انعكاس يافت ولي سئوالات زيادي را در اذهان بر جاي گذاشت كه روز به روز نيز بر دامنه سئوالات افزوده مي شود. اينكه چه اصراري براي ارتباط دادن به اعتراضات مسالمت آميز حاميان كانديداهاي انتخابات با آشوبگريها و مداخلات سفارتخانه هاي خارجي وجود دارد و آيا اين گونه جهت گيريهاي تبليغاتي جز ضعيف نشان دادن نظام در حل و فصل مسائل داخلي و قدرت و جسارت دادن به كشورهاي بيگانه براي دخالت در امور داخلي ايران ثمري خواهد داشت ،آيا برچسب زدن هاي ناروا به منتقدين درون نظام و متهم نمودن آنها به انجام كودتاي مخملي مشكلي از پيش راه آشفتگي هاي اجرايي بر مي دارد و چيزي را تغيير مي دهد يا اينكه سئوالاتي بر سئوالات بي شمار اذهان عمومي مي افزايد و باعث فاصله گرفتن تخريب و حذف عناصر خودي نظام مي گردد ،پاسخ قطعا منفي است و همانگونه كه مراجع معظم علما و دلسوزان انقلاب نيز تاكيد داشتند با برچسب زدن به معترضين و تنگ كردن دايره انقلاب و انقلابي جلوه دادن پيروان يك جريان خاص نمي تواند دردي را دوا كند و در درازمدت نيز باعث ايجاد صف بندهايي سياسي در درون نظام خواهد شد.
دنياي اقتصاد
«مطالبات بانكها و تراژدي انساني» عنوان سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به قلم محمد صادق جنانصفت است كه در آن ميخوانيد؛
روز 30تير ماه 1386 بود كه سايت الكترونيكي سازمان حسابرسي، خبر كوتاهي روي خروجي خود گذاشت كه در آن آمده بود.
«دلايل معوقه شدن مطالبات بانكها توسط سازمان بازرسي كل كشور بررسي ميشود ... بازرسان اين سازمان به همين منظور در بانكمركزي مستقر شدهاند.» روزنامه ايران نيز در 13 شهريور 1387 خبر داد: «با تصويب هيات دولت، وزارت اقتصاد مكلف به وصول مطالبات بانكها از شركتهاي دولتي شد... هيات دولت، اين وزارتخانه را موظف كرد از طريق هيات عالي واگذاري نسبت به وصول مطالبات بانكها از شركتهاي دولتي به صورت انتقال سهام شركتها اقدام كند.» روز 30 تير ماه گذشته، شوراي پول و اعتبار تصويب كرد كه براي دريافت مطالبات بانكها بخشنامهاي تهيه شود. سرانجام اينكه روز گذشته، بانكمركزي بخشنامه تهيه شده توسط شوراي پول و اعتبار را براي اجرا به بانكها ابلاغ كرد.
سرمايه
«عوامل بازدارنده رشد سرمايه گذاري و توليد» عنوان سرمقاله روزنامه سرمايه به قلم جمشيد انصاري است كه در آن ميخوانيد؛اقتصاد کلان، رشد توليد و رشد سرمايه گذاري رابطه اي معکوس دارند يعني هرگاه منابع يک کشور به سمت توليد مي رود رشد سرمايه گذاري کاهش مي يابد و هرگاه منابع به سمت سرمايه گذاري پيش مي رود رشد توليد با کاهش مواجه مي شود. اينکه چرا طي چهار سال گذشته هم توليد، هم سرمايه گذاري و هم ارزش افزوده با کندي آهنگ رشد مواجه بودند، سوالي است که نياز به مطالعه جدي در نحوه مديريت و سياستگذاري کلان اقتصادي در کشور دارد.
اما به طور کلي افزايش رشد توليد تابع سه عامل است.
1- ورود واحدهاي جديد به چرخه توليد و به بهره برداري رسيدن سرمايه گذاري هايي که بعداً وارد چرخه توليد مي شود و ظرفيت توليد کشور را افزايش مي دهد.
2- تامين نقدينگي واحدهاي توليدي در راستاي تامين سرمايه در گردش اين واحدها و رسيدن به کامل ترين ظرفيت توليد.
3- رونق اقتصادي که در دوره رکود، حتي اگر منابع لازم در اختيار مراکز توليدي باشد، باز هم به دليل اينکه تقاضاي بازار متناسب با عرضه نيست مراکز توليدي اقدام به عرضه محصولات کرده و با سطح تقاضا تعادل را برقرار مي کنند.